مدیریت خشم از دیدگاه علوم اعصاب
نگارنده: زینب نادری
خشم یک احساس پیچیده است که میتواند تأثیرات مثبت و منفی بر افراد و روابط آنها داشته باشد. در سالهای اخیر، پیشرفتهای علوم اعصاب، مکانیسمهای اساسی خشم را روشن کرده و بینشهای ارزشمندی را در مورد استراتژیهای مؤثر مدیریت خشم ارائه کرده است. در این مقاله آخرین یافتههای علوم اعصاب برای مدیریت خشم به شیوهای سالم و سازنده را بررسی میکنیم.
دانشمندان علوم اعصاب کشف کردهاند که خشم از آمیگدال مغز، یک ساختار کوچک بادام شکل که مسئول پردازش احساسات است، سرچشمه میگیرد. هنگامیکه آمیگدال تحریک میشود، پاسخ استرس بدن را فعال میکند و هورمونهایی مانند آدرنالین و کورتیزول را آزاد میکند. این واکنش فیزیولوژیکی ما را برای جنگ یا گریز آماده میکند، اما اگر بهدرستی مدیریت نشود، میتواند منجر به رفتارهای تکانشی و تهاجمی نیز شود.
یکی از کشفیات جالب در علوم اعصاب، مفهوم نوروپلاستیسیته است که به توانایی مغز برای سازماندهی مجدد و ایجاد ارتباطات عصبی جدید در طول زندگی اشاره دارد. این بدان معنی است که با تمرین و آموزش، افراد میتوانند یاد بگیرند که مغز خود را دوباره سیمکشی کنند و پاسخهای سالمتری به خشم ایجاد کنند. با درگیر شدن در تکنیکهای مدیریت خشم یا مدیتیشن و ذهن آگاهی، افراد میتوانند مسیرهای عصبی مرتبط با تنظیم هیجانی را تقویت کرده و شدت پاسخهای خشم خود را کاهش دهند.
قشر جلوی مغز، ناحیهای از مغز که مسئول عملکردهای اجرایی مانند تصمیمگیری و کنترل تکانه است، نقش مهمی در مدیریت خشم دارد. مطالعات نشان داده است افرادی که قشر جلوی مغز آنها بهخوبی توسعهیافته در تنظیم احساسات و رفتارهای غیرتهاجمی بهتر عمل میکنند. افراد با درگیر شدن در فعالیتهایی که رشد قشر جلوی مغز را تقویت میکنند، مانند تمرینات حل مسئله یا آموزش شناختی، میتوانند توانایی خود را برای مدیریت مؤثر خشم افزایش دهند.
انتقالدهندههای عصبی و پیامرسانهای شیمیایی مغز نیز نقش مهمی در تنظیم خشم دارند. عدم تعادل در انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین و دوپامین منجر به افزایش پرخاشگری و دشواری در مدیریت خشم میشود. تحقیقات اخیر نشان میدهد که برخی داروها و درمانهایی که این عدم تعادلها را هدف قرار میدهند، میتوانند به افراد مبتلابه مشکلات خشم مزمن کمک کنند تا تسکین یافته و بهزیستی عاطفی خود را بهبود بخشند.
استرس یک محرک رایج برای خشم است و علوم اعصاب بینشهایی را در مورد رابطه بین این دو ارائه کرده است. استرس مزمن میتواند منجر به تغییرات ساختاری و عملکردی در مغز شود و افراد را مستعد حملات خشم کند. افراد میتوانند با اجرای تکنیکهای مدیریت استرس مانند ورزش، تکنیکهای تمدد اعصاب و حمایت اجتماعی، سطح کلی استرس و درنتیجه واکنشهای خشم خود را کاهش دهند.
به لطف پیشرفتهای علوم اعصاب، درک ما از مدیریت خشم بهطور قابلتوجهی تکاملیافته است. با استفاده از قدرت نوروپلاستیسیتی، تقویت قشر جلوی مغز، رسیدگی به عدم تعادل عصبی شیمیایی، مدیریت استرس افراد میتوانند بهطور مؤثر خشم خود را مدیریت کرده و روابط سالمتری را ایجاد کنند. این بینشهای علوم اعصاب پایه محکمی برای توسعه استراتژیهای مدیریت خشم مبتنی بر شواهد فراهم میکند که میتواند برای افراد از همه جنبههای زندگی مفید باشد.
برگرفته از کتاب Goldsteinو Gazzaniga
گردآورنده زینب نادری
درباره زینب نادری
من زینب نادری هستم. کارشناس ارشد روانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی، زوجدرمانگر با گواهی نامه بین المللی واقعیت درمانی از موسسه ویلیام گلاسر دارای شماره نظام روانشناسی 989
نوشته های بیشتر از زینب نادری
دیدگاهتان را بنویسید