بیان مسله فردی شغلی
برخی از حرفه های یاری رسان، رفتار را متاثر از باورها، امیال ، انگیزهها و نیّات انسانی برآمده از فرایندهای ناهشیار می دانند در نتیجه برای عمق بخشیدن به روند یاری رسانی و غنای هرچه بیشتر جلسات به این فرایندها توجه دارند. یک روانکاو نیز معتقد است که آدمیزاد، جز با کسب بینش نسبت به الگوهای ارتباطی و فرایندهای ناهشیار خود، راه خویش را در زندگی نخواهد جست. بر این اساس این متخصصین معتقد به اهمیّت پرداختن به آن چیزی هستندکه با مشاهده و تمرین و مهارتآموزی و آزمونهای استعدادسنجی رویت نخواهد شد.
اگر مراجعی از اهمالکاری خود بگوید، در کنار مسائلی چون عدم بینش نسبت به علایق و استعدادها، ناتوانی در برنامهریزی و چیزهایی از این دست، چه مسائل دیگری باید در نظر گرفته شوند؟
- سنخ شخصیّتی فرد، تجارب درون روانی و ناهشیار او و تعارضهای درونی که نادیدهشان میگیرد، چگونه میتوانند سبب اهمالکاری شوند؟
- آیا میتوان در مراجعی که از عدم موفِقیت در کار خود شکایت میکند، ترسی از موفّقیت دید که مانعی درونی برای رشد او بوده است؟ –
- آیا ارادهی آغاز کار و سردرگمی دربارهی آمال و اهداف، میتواند شکلی از حملهی درونی و ناهشیار به خود باشد که اجازه نمیدهد فرد خود و امیال خود را به نظاره بنشیند؟
- و آیا هرکه علایق و استعدادهای خود را بهتمامی بشناسد، میتواند بهسوی شکوفایی گام بردارد، یا موانع درونی ناهشیار میتوانند چنان بر روان شخص سیطره یابند که او را به مسیری کاملا مغایر با علایق و استعدادهایش بکشانند؟
در اینجا مسائلی ازایندست مورد بحث و کنکاش قرار خواهد گرفت و برای نیل به این امر، نظریات و مکاتب روانکاوی، سازههای متعدد روانکاوی مانند اید، ایگو، سوپرایگو، بینشهای روشنابخش رویکردهای روانپویشی و منابعی ازایندست، پیش چشم آورده خواهد شد.
دیدگاهتان را بنویسید